۱۳۸۷ اردیبهشت ۱, یکشنبه

این روزها به شدت فیلم نگاه می کنم . انگار دوباره سوالی دارم وبه عادت روزهای مدرسه گیر داده ام که خیلی زود همه چیز را از همه جا و از هر نظر و به هر جهت و در همه ی موارد و در هر احتمالی وهر شکلی وهر... بدانم و ناگهان به طور بی ربطی حس کردم که برای این مورد فیلم های آنتونیونی بهترینند. بنابر این برای دو هفته هر سه روز یکبار شبها وقتی همه خوابند می پرم توی کاناپه ی کرم رنگ محبوبم و تماشا می کنم . البته با یک فنجان چای نعنا در پهلو.

هیچ نظری موجود نیست: